معنی ساختمان قابل حمل

فارسی به ایتالیایی

فارسی به عربی

لغت نامه دهخدا

ساختمان

ساختمان. [ت ِ] (اِ مرکب) بناء. عمارت. || (اِمص) معماری. (فرهنگستان): اداره ٔ ساختمان شهرداری. || (اِ مرکب) نهاد. وضع. ساخت. ترتیب. ترکیب. خلقت. طرزساخت. طرز خلقت. شکل: ساختمان داخلی بدن. ساختمان خارجی بدن.


حمل

حمل. [ح َ م َ] (اِخ) لقب حضرت مسیح. (از اقرب الموارد).

معادل ابجد

ساختمان قابل حمل

1363

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری